دیث غدیر، از مشهورترین و بلندآوازه ترین احادیث نبوى است و بسیارى از محدّثان و عالمان، بر استوارى و بلکه بر تواتر آن، تأکید کرده اند.
ابن کثیر مى گوید: حدیث «هر که من مولاى اویم، پس علىّ مولاى اوست»، چنان به تواتر نقل شده که متیقّن است آن را پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفته است.
و ذهبى در رساله خود گفته است :
حدیث «هر که من مولاى اویم ، پس على مولاى اوست» ، از متواترات است و قطعى است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن را فرموده است و عدّه زیاد و گروه هاى متفاوتى با طریق هاى صحیح و حَسَن و ضعیف و مردود ، آن را نقل کرده اند... .
گویا سخن گفتن از سند حدیث و استوارى گزارش آن در منابع حدیثى، سخنى زاید باشد. از این رو ، گفتار تنى چند از محدّثان را مى آوریم و بحث را در بُعد دیگرى از آن ادامه مى دهیم:
ترمذى، پس از نقل این حدیث در السنن، نوشته است:
این حدیث، نیکو و صحیح است.
ذهبى نیز نوشته است:
این حدیث، قطعى و تردید ناپذیر است.
ذهبى، در ذیل شرح حال ابن جریر طبرى نوشته است:
چون به ابن جریر خبر رسید که ابن ابى داوود به حدیث غدیرِ خُم ایرادى گرفته است، کتاب الفضائل را نوشت و در «صحیح» بودن سند حدیث، سخن راند. من، یک جلد از طرق این حدیث را به روایت ابن جریر دیدم و از کار او و فراوانى طرق این حدیث ، به شگفت آمدم.
ابن حجر نیز مى گوید:
و امّا حدیث «هر که من مولاى اویم، پس علىّ مولاى اوست» را تِرمِذى و نسایى نقل کرده اند و آن، جداً طرق فراوانى دارد. ابن عقده آنها را در کتابى مستقل گرد آورده است و بسیارى از اسناد آن، صحیح و نیکوست.
کتاب ابن عُقده با عنوان حدیث الولایة، تا حدود قرن دهم در اختیار عالمان بوده است. سیّد بن طاووس درباره آن نوشته است:
و در آن، تصریح پیامبر(صلى الله علیه وآله) به ولایت على(علیه السلام) را با صد و پنجاه طریق، روایت کرده است.
ابن عساکر نیز در موارد متعدّدى از اثر عظیمش، از این حدیث یاد نموده و فقط در یک مورد، نود طریق آن را یاد کرده است،و چنین است یادکرد بسیارى دیگر از محدّثان و مفسّران و عالمان.